کاشی ایرانی و کاشیکاری ایرانی؛ از گذشته تاکنون
تقریباً میتوان گفت از ۶۰۰۰ سال قبل کورههای سفال ابداع شدند و توانستند که گِل را پخته یا در اصطلاح امروزی صنعت کاشی و سرامیک، بیسکوییت کنند. تغییر کردن کورهها و ابداع کردن چرخ سفالگری از دیگر مراحلی است که در سالیان و قرنهای بعدی رخ دادند. نقاشی کردن روی سفال، رنگآمیزی کردن آن و در نهایت عمل مهم و انقلابیِ لعابکاری نیز یکی پس از دیگری در طول تاریخ کاشی و سرامیک شکل گرفتند.
میتوان زمان پیدایش لعاب زدن روی سفالها را از ۵۰۰۰ سال قبل بدین سو در نظر گرفت. شاید بهترین نمونههای کاشی ایرانی لعابدار را بتوان به کاشیهای «دروازه ایشتار» شهر باستانی بابِل در عراق امروزی اطلاق کرد که هماکنون در موزه برلین نگهداری میشوند. این کاشیهای لعابدار حدوداً سه هزار سال قدمت دارند.
کاشی و کاشیکاری در ایران
در زمان سلسله پادشاهی هخامنشیان هنر کاشیکاری ایرانی رونق پیدا کرده و از این محصولات زیبا برای تزیین تالارها و ایوانهای تخت جمشید نیز استفاده کردهاند. برخی از بقایای کاشیهای تخت جمشید و کاخهای شوش اکنون در موزههایی مثل موزه ایران باستان در تهران و موزه لوور در شهر پاریس قابل مشاهده هستند.
بعد از حمله اسکندر مقدونی به ایران و برآمدن سلسلههای سلوکیان و اشکانیان هنر و صنعت کاشیکاری و کاشیسازی در ایران رو به افول رفت. با برآمدن سلسله ساسانیان دوباره این هنر جذاب ایرانی تولدی دوباره پیدا کرد. استفاده کردن از نقوش گیاهی و حیوانی – بهخصوص پرندگان – در کاشیهای ایرانی دوره ساسانیان ویژگی آنها است. در موزههای مختلف داخلی و خارجی میتوان نمونههایی از این کاشیها را مشاهده کرد.
لعاب غنیمتی از دوره اشکانیان
لعاب به عنوان متحولکننده صنعت کاشی و سرامیک در زمان اشکانیان ابداع شد. با اینکه در این دوره کاشی ایرانی و کاشیکاری رو به افول بود ولی به وجود آمدن لعاب باعث شد که تحولی مهم در تاریخ هنر و معماری ایرانی رخ دهد. بیشتر لعابهایی که در این دوره روی ظروف سفالی و تابوتهای دفن اجساد استفاده میشد به رنگهای آبی فیروزهای و سبز روشن بودند.
نکته مهمی که در مورد لعاب در دوره اشکانی باید به خاطر داشت این است که در این زمان از لعاب برای تزیین ظروف و مواردی مثل تدفین استفاده میشده است و معماری و اجزای آن نظیر خشت و آجر سهمی از لعاب نداشتهاند. نقاشی دیواری هنری بوده است که جهت تزیین بناها و دیوارها مورد استفاده قرار میگرفته است. بقایای این هنر از زمان اشکانیان در کوه خواجه واقع در سیستان و بلوچستان امروزی و کاخ آشور بر جای مانده است.
ساسانیان و احیای لعاب دوره هخامنشیان
در زمان ساسانیان که علاقه زیادی به احیای امپراتوری هخامنشی داشتند، کاشی ایرانی و هنرهای مرتبط با آن دوباره احیا شدند. لعاب روی کاشی نیز احیا شد با این تفاوت که لعابهای دوره ساسانیان ضخیمتر بوده به گونهای که برخی از کاشيهای کشف شده در «بیشابور» و کاخ فیروزآباد دارای لعابی با ضخامت یک سانتیمتر هستند.
با ظهور و گسترش اسلام در سرزمین ایران هنر کاشیکاری به دلیل کمرنگ شدن کار با فلزات بهخصوص طلا و نقره، رونق بیشتری پیدا کرد و انواع کاشیکاری و موزاییککاری رواج پیدا کرد. موزاییککاری که اساساً هنری بیزانسی بود در دوره ساسانیان نیز وجود داشت و دو ایوان شرقی و غربیِ بیشابور موزاییکهایی رنگی با نقوش گیاهی، جانوری و انسانی داشتند. بعد از اسلام هم این هنر همگام با کاشی ایرانی رشد کرد.
بعد از اسلام
با استفاده از شیوه موزاییککاری و از ترکیب کردن کاشیها با لعابها و رنگهای مختلف، کاشی معرق به وجود آمد. کاشیها که عموماً بدون رنگ و لعاب بودن در این زمان تبدیل به کاشیهایی هفترنگ شدند. البته معماران و هنرمندان ایرانی با ترکیب کاشی ساده و با گچ و آجر «کاشی معقلی» را نیز به وجود آوردند.
موزاییک، کاشی هفترنگ و کاشی معقلی سه روش محبوب تزیین بناهای معماری بودند که تا قرن پنجم هجری (حدود هزار سال پیش) در هر بنا و تزیین آن حضور پر رنگی داشتند.
قرن پنجم هجری؛ ابداع سه نوع کاشی جدید
از قرن پنجم هجری به بعد نوآوریها و ابداعات زیادی در کاشی ایرانی و کاشیکاری رخ داد. در این زمان کاشیهای کندهکاری شده، کاشیهای یکرنگ و کاشیهای قالبی به وجود آمدند. کاشیهای یکرنگ بهخصوص با رنگ فیروزهای، در این دوران بود که رواج پیدا کرد و محبوب شد. استفاده از کاشی تکرنگ فیروزهای در کنار آجر در تزیین بناهای قرن پنجم بسیار رایج شد.
در شبستان مسجد جامع قزوین یک حاشیه تزیینی از کاشیهای فیروزهایرنگ کوچک وجود دارد. این مورد یکی از اولین نمونههای استفاده کاشی در قسمت داخلی یک بنا به حساب میآید.
قرن ششم؛ نوآوری در رنگ و فرم کاشی ایرانی
حدود صد سال بعد و در قرن ششم هجری هنرمندان و صنعتگران ایرانی توانستند کاشی طلاییرنگ و ستارهای شکل را ابداع کنند که استفاده از آن در تزیین مقابر و بناهای مذهبی مثل امامزاده یحیی در گرگان و مقبره حضرت معصومه در قم از نمونههای درخشان استفاده از کاشی طلایی است. کاشیهایی با لعاب فیروزهای و لاجوردی در کنار آجرهای بدون لعاب نیز در این دوره استفاده گستردهای داشتند.
سلجوقیان و خوارزمشاهیان؛ ظهور لعاب زرینفام
در این دوره نوآوریها و ابداعات با جهشی دوباره به کاشیکاری ایرانی بازگشتند. سفالگری و کاشیکاری ایرانی با ابداع لعاب زرینفام و نقاشی زیرلعابی متحول شده و دورهای درخشان در هنر، معماری و تزیینات وابسته به معماری شکل گرفت. کاشیکاریهای حرم امام رضا (ع) و مسجد عتیق اصفهان از درخشانترین نمونههای کاشی ایرانی و کاشیکاری ایرانی در دوره سلجوقیان به شمار میروند. کاشیهایی به شکل ستاره و صلیب و تلفیق این دو فرم در چینش و نصب، در این دورهها به وجود آمدند.
حمله مغول؛ هنر، فرهنگ، کاشی و زندگی به محاق میروند
در همین دوران درخشان است که حمله مغولها به ایران دورهای از زوال و فترت را در هنر و معماری ایرانی پدید میآورد که کاشی ایرانی نیز از این دوران تیره به دور نبوده و دچار زوال میشود.
اواسط قرن هفت؛ تصویرگری روی کاشی
در اواسط قرن هفت و بعد از پذیرفته شدن حکام مغول در سراسر قلمرو ایران دوباره کارگاههای کاشی و سفال رونق گرفته و به فعالیت میپردازند. کاشیهای الوان، کاشیهایی با نقاشی زیرلعابی و کاشیهایی با نقوش برجسته از شاخصترین آثار قرن هفتم هستند.
در ضمن در همین زمان است که نقاشی و تصویرگری مانند آنچه در نقاشی ایرانی یا مینیاتور دیده میشود، روی سفالها به وقوع میپیوندد.
دوره ایلخانی؛ تحول استفاده از کاشی
دوره ایلخانی و حکام مغول آن باعث شدند کاشیکاری که تا این زمان صرفاً برای تزیین بخش خارجی بنا استفاده میشد به داخل بناها نیز راه پیدا کرده و سطوح داخلی ساختمانها نیز با کاشی تزیین شود.
سه تکنیک عمدهای که در کاشیکاری دوره ایلخانی رواج داشت استفاده از لعاب تکرنگ، رنگآمیزی مینایی روی لعاب کاشی و لعاب زرینفام یا رنگآمیزی زرینفام روی لعاب بود.
برجستهکاری روی کاشی از دوران ایلخانی بود که ابداع و باب شد. کاشیهای ستارهای نیز در این زمان با کتیبهها، نقوش گیاهی، حیوانی و انسانی تزیین میشدند. همچنین در این زمان بود که حک شدن نام سفالگر و تاریخ ساخت کاشی یا ظرف سفالین روی آنها رایج شد.
نقوشی که روی کاشیهای این دوره حک میشدند و با لعاب زرینفام تزیین بیشتری پیدا میکردند، تاثیر پذیرفته از هنر چینی بودند. گنبد سلطانیه زنجان و مسجد جامع اصفهان از نمونههای برجسته کاربرد کاشی ایرانی در دوره ایلخانی هستند.
یک خاندان سفالگر کاشانی به نام ابوطاهر که فرمول لعاب زرینفام را در اختیار داشتند و آن را از شیشههای زرینفام مصری اقتباس کرده بودند، این تکنیک را با انجام تغییراتی روی سفال و کاشی اعمال میکردند. خاندان ابوطاهر به کاشیهای زرینفام دو آتشه نیز میگفتند؛ زیرا در این تکنیک ظرف دو بار درون کوره قرار میگرفت. این خاندان و روش منحصربهفردشان نیز در دوره ایلخانی بود که موجب پیشرفت هنر کاشی و سفال ایران شدند.
این خاندان لعاب سفید را روی بدنه کاشی یا سفال (بیسکوییت) اعمال میکردند و آن را میپختند بعد از آن کاشی یا ظرف سفالی را با رنگدانههایی که حاوی مس و نقره بود رنگآمیزی کرده و آن را دوباره در کوره قرار میدادند. با این کار کاشی یا سفال تبدیل به یک حجم درخشان با جلوهای فلزی میشد. لازم به ذکر است که رنگهای لاجوردی و فیروزهای به مرور و در طول سالیان بعد بود که به لعابهای زرینفام اضافه شدند.
نکته مهمی که در این دوره (قرن هفتم) رخ داد تغییر مواد اولیه سازنده کاشیها بود. تا این زمان از گِل به عنوان ماده اولیه تولید کاشی استفاده میشد در این دوره از مادهای دستساز به اسم «خمیر سنگ» یا «خمیر چینی» استفاده شد که تحولی بزرگ در کاشیکاری به وجود آورد.
دوره تیموریان؛ رونق کاشی معرق
در این دوره از تاریخ کاشی ایرانی میتوان پیشرفت و رشد این هنر – صنعت را مشاهده کرد. مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد کبود تبریز از جمله بناهای شاخصی هستند که کاشیکاریهای آنها جزو آثار شاخص هنر ایرانی است. توسعه و رونق کاشیهای معرق در زمان تیموریان به وقوع پیوست. در ضمن کاشیهایی به رنگ فیروزهای و لاجوردی نیز در این دوره در اکثر بناهای مذهبی و غیرمذهبی استفاده شدند.
با محبوب شدن آبی لاجوردی در این دوره کمکم استفاده از تکنیک نقاشی زیرلعابی به جای زرینفام محبوبیت پیدا کرد. در سفالگری زمان تیموریان نیز رنگهای آبی تیره و سبز بسیار کاربرد پیدا کردند و به لعابها تنوع بیشتری اضافه کردند. در ضمن سفالینههای جدید معروف به «آبی و سفید» در زمان تیموریان بود که گسترش پیدا کردند.
دوره صفویان و اوج کاشی ایرانی
کاشیکاری ایرانی در دوران صفویه به نقطه اوج ترقی و زیبایی خود رسید. در زمان شاهعباس صفوی آثاری در این زمینه خلق شده که هنوز هم زیبایی آنها زبانزد است؛ مانند کاشیکاریهای مسجد شیخ لطفالله اصفهان که هم زیبایی و هم ثبات رنگی خیرهکننده و شگفتانگیز دارند.
صفویه و افزایش استفاده از کاشی هفترنگ
از آنجایی که شاهان صفوی و بهخصوص شاهعباس اقدام به احداث مدارس، کاروانسراها، مساجد و … کردند استفاده از کاشیای که با سرعت بالایی تولید شده و نصب شود مورد نیاز بود. به همین دلیل کاشی هفترنگ که سرعت تولید و نصب آن از کاشیهای معرق بیشتر بود در این دوران جهشی در تولید و استفاده را تجربه کرد.
کاشیکاری ایرانی در دوره قاجار
بعد از دوره صفویان این افشاریان و زندیان بودند که در ایران به قدرت رسیدند ولی این سلسلهها تحول خاصی را در کاشی ایرانی و موارد مربوط به آن پدید نیاوردند تا سلسله بعدی که حکومت قاجاریان بود و تحول جدیدی در کاشی ایرانی پدید آورد.
البته نباید فراموش کرد که استفاده از رنگ صورتی در کاشیکاری ایرانی در دوره زندیه و در شیراز بود که آغاز شد و بعدها در کاشیکاری قاجار و در تهران گسترش زیادی پیدا کرد. سلسله قاجار با انتخاب تهران به عنوان پایتخت ایران از کاشیکاری در انواع ساختمان دینی و غیردینی استفاده کردند.
در این دوره مضمونهای تصویری نیز به کاشی و کاشیکاری افزوده شد. تحول مهمی که قاجاریان در کاشیکاری به وجود آوردند خارج کردن آن از فضاهای مذهبی و عرفانی و وارد کردن آن به کوچه و خیابان و ساختمانهای مسکونی و اداری بود. تصاویر انسانی استفاده شده در کاشیکاری قاجار امروزه هم در ساختمانهای بر جای مانده از این دوره تاریخی در شهر تهران قابل مشاهده هستند.
کاشی در زمان معاصر
با روی کار آمدن سلسله پادشاهی پهلوی آغاز صنعتی شدن کاشی و سرامیک در ایران نیز به وقوع میپیوندد و این محصولات به تولید انبوه میرسند. در سال ۱۳۳۶ کارخانه کاشی «ایرانا» به عنوان اولین واحد صنعتی و مکانیزه تولید کاشی و سرامیک در ایران به ثبت رسید و در سال ۱۳۳۹ بهرهبرداری از آن آغاز شد. با افزوده شدن تولیدکنندگان دیگر به کارخانه ایرانا به مرور تعداد فعالین ایرانی در این صنعتِ احیا شده افزایش پیدا کرد به طوری که در سال ۱۳۴۲ این تولیدکنندگان با تشکیل اتحادیهای منسجم شدند.
روند واردات کاشیهای خارجی در کنار محصولات ایرانی تا سال ۱۳۵۷ و وقوع انقلاب ادامه داشت. از سال پنجاهوهفت تا سال ۱۳۶۸ به مرور با تاکید بر سیاست خودکفایی، کارخانههای متعددی راهاندازی و تجهیز شدند تا کاشی ایرانی از لحاظ کمیت و کیفیت به رقیبی در بازارهای جهانی برای کاشيهای اسپانیایی و ایتالیایی تبدیل شود.
از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۹ دورهای بود که با پایان یافتن جنگ بین ایران و عراق کشور رو به توسعه بوده و طبیعتاً ساختوساز نیز روندی افزایشی پیدا کرد. با افزایش تولیدکنندهها و افزایش تولید در کشور، بخشی از کاشی و سرامیکهای تولیدی ایرانی راهی بازارهای بینالمللی شدند تا صادرات کاشی ایرانی نیز رونق بگیرد.
از سال ۱۳۸۰ تاکنون نیز همچنان روند افزایش تولیدکننده و تولید کاشی و سرامیک در کشور افزایشی بوده و رقابت این تولیدکنندهها در بازار داخلی بسیار شدید است. کشور ما از لحاظ مصرف سرامیک جزو ده کشور اول جهان است و از لحاظ تولید و صادرات نیز ایران بین ده کشور اول جهان قرار دارد.
کاشیهای مدرن چگونه ساخته میشوند؟
ترکیب خاک رسی که حداقل ۲۵ درصد آن سیلیس باشد به همراه گرانیت، ماسه، فلدسپات و … پایهي اولیه ساخت کاشی و سرامیک است. جدا کردن مواد زائد و سنگها اولین مرحله از تولید است. سپس خاک را شسته و آن را یکنواخت کرده و به آن اصطلاحاً هوا میدهند. مرحله بعدی آسیاب کردن خاک تا مرحلهای است که تبدیل به پودر یا گَرد یکنواختی شود.
-
ساخت خمیر
در مرحله بعدی از ساخت کاشی ایرانی پودر یا گَرد حاصل را با آب مخلوط میکنند تا بتوانند به آن شکل بدهند. برای اینکه قطعه قالبگیری شده تغییر حجم ندهد و در زمان پخت اصطلاحاً نپیچد، مقداری سنگ چخماق آسیاب شده به خمیر اضافه میکنند. در ضمن از آنجا که در خاک رس اکسید آهن وجود دارد و این ماده باعث میشود بعد از پخته شدن رنگ قهوهای تند در محصول ایجاد شود، به مقدار نیم درصدِ خمیر ِتولید شده اکسید کرم نیز به خمیر اضافه میشود.
-
آزمایشگاه و قالبگیری
بعد از اینکه گِل آماده شد آن را در آزمایشگاه مورد سنجش قرار داده تا نوع مصالح و پراکندگی آنها سنجیده شود. در ادامه گل قالبگیری میشود. این قالبگیری باید در یک محیط «خلا» انجام بگیرد. توپر شدن کاشی و سرامیک و مقاومت بالای آن از جمله دلایل قالبگیری در خلا است.
در این مرحله با استفاده از فشار و پرس به خمیر درون قالب شکل میدهند. در ضمن صفحاتی که خمیر را در قالب پرس میکنند باید به گونهای باشند که گل به آنها نچسبد.
-
خشک کردن
مورد بعدی در تولید یک کاشی یا سرامیک مدرن خشک کردن بعد از قالبگیری است. عموماً برای مرغوب شدن محصول نهایی در مرحله خشک کردن از تونل هوای گرم استفاده میکنند. برای اینکه محصول دچار شوک دمایی نشود و ترک، چروک و پیچش در سطح آن رخ ندهد، هوای ابتدای تونل گرمایی مانند هوای محیط خارج از تونل است اما در میانهی تونل حداکثرِ حرارت به کاشی یا سرامیک تابانده میشود. در این بخش است که تمام آبی که درون قطعه قالبگیری شده وجود دارد، از بین میرود.
-
پختن کاشی
گام بعدی در تولید کاشی ایرانی و مدرن پختن آن است. عموماً کاشیها را در دو مرحله میپزند. در بار اول بدنه کاشی در تونل حرارتی قرار میگیرد که شرح آن در بخش قبل داده شد. در این تونل درجه حرارت در ابتدا به ۱۰۰ درجه سانتیگراد میرسد تا آب فیزیکی درون قطعه از بین برود. با افزایش درجه حرارت به ۲۵۰ درجه سانتیگراد همه رطوبت قطعه تبخیر خواهد شد.
در دمای ۴۵۰ تا ۶۰۰ درجه آب شیمیایی قطعه کاشی یا سرامیک تبخیر شده و سپس با افزایش حرارت تونل گرمایی به ۸۰۰ درجه سانتیگراد، تمامی مواد آلی موجود در خاک رس از بین میروند و قطعه اصطلاحاً شیشهای میشود. لعاب دادن یا همان پخت نهایی مرحله بعدی است. طی این فرایند قبل از اینکه قطعه کاملاً شیشهای شود آن را از کوره خارج کرده و لعاب را روی آن میپاشند. سپس قطعه دوباره درون کوره قرار میگیرد.
در انتهای این مقاله باید اشاره کنیم که گروه کاشی و سرامیک پرنیان با استفاده از مدرنترین خطوط تولید انواع کاشی ایرانی و کاشی لوکس را تولید و عرضه کرده است. شما میتوانید با مراجعه به وبسایت این شرکت یا بازدید از شورومهای تخصصی آنها در شهرهای مختلف کشور، این محصولات را مشاهده کنید. دکور واقعی یا زنده محصولات پرنیان در شورومهای مختلف با نورپردازی و چیدمان مناسب آماده بازدید علاقهمندان صنعت کاشی و سرامیک هستند.